سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ شرفى برتر از اسلام نیست ، و نه عزتى ارجمندتر از پرهیزگارى و نه پناهگاهى نکوتر از خویشتندارى ، و نه پایمردیى پیروزتر از توبت و نه گنجى پرمایه‏تر از قناعت . و هیچ مال درویشى را چنان نزداید که آدمى به روزى روزانه بسنده نماید ، و آن که به روزى روزانه اکتفا کرد آسایش خود را فراهم آورد و در راحت و تن آسانى جاى کرد ، و دوستى دنیا کلید دشوارى است و بارگى گرفتارى ، و آز و خودبینى و رشک موجب بى‏پروا افتادن است در گناهان ، و درویشى فراهم کننده همه زشتیهاست در انسان . [نهج البلاغه]
نگار
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» اصلاحات اقتصادی در نهج البلاغه

اصلاحات اقتصادی در نهج البلاغه

 برخی از مهمترین برنامه های علی (ع) در زمینه اصلاحات اقتصادی به شرح ذیل است :

1- فقرزدایی و عدالت اجتماعی :

اسلام دین آزادی است. آزاد کردن انسان از همه بندها و تنها بسته کمند حق ساختنش، چگونه میتوان سخن از آزادی انسان گفت در حالیکه اسیر فقر است. علی (ع) آنگاه که بر مصدر حکومت قرار گرفت مبارزه ای بنیادی علیه فقر سازمان داد و علیرغم همه مشکلات و موانع، موفق گردید در حوزه حکومتی خود تا اندازه ای به آرمان فقرزدایی و عدالت اجتماعی دست یابد، چنانچه خود می فرماید :

 کسی در کوفه نیست که در رفاه بسر نبرد.

حتی پایین ترین افراد نان گندم می خورند و سر پناه دارند و از آب فرات می آشامند. (بحارالانوار- ج 40- ص 327)

 مبارزه امام علیه فقر را میتوان از سه زاویه مورد بحث قرار داد :

الف- همدردی مسئولین با فقرا :

از یک طرف امام از خود و کارگزارن خود شروع کرده ، به مواسات و همدردی با فقرا می پردازند و معتقدند که :

خدای تعالی بر پیشوایان حق واجب فرموده است که خود را با مردم ناتوان برابر نهند تا رنج فقیر تنگدست را پریشان و نگران نسازد همچنین ثروتمندان بوسیله ثروتشان سرکشی و طغیان ننمایند.

 ب- برخورد با انگلهای اقتصادی :

از طرف دیگر از جایگاه حکومتی مبارزه ای سخت علیه زالو صفتانی که با مکیدن خون مردم متورم شده اند آغاز می نماید.

امام صادق (ع) در حدیث زیبایی در مورد کاهش فاصله طبقاتی و تعیین حد فقر چنین می فرمایند :

خداوند در اموال ثروتمندان نگریست، آنگاه به فقرا نظر کرد، پس در اموال ثروتمندان آنقدر برای مستمندان قرار داد که زندگی ایشان به رفاه باشد و اگر به آن حد نرسد باید افزایش دهند تا جایی که بخورد و بیاشامد و بپوشد و ازدواج کند و صدقه دهد و به حج برود.

از این کلام روشن است که تا کسی به این حد از امنیت اقتصادی و رفاه  نرسد، فقیر محسوب می شود و باید تلاش کرد تا با زدن ریشه های اجتماعی، زمینه شکوفایی عدالت اجتماعی فراهم گردد و انسان فقیر و نیازمند، آسوده از دغدغه گذران معاش در بستر آسایش مادی به سوی کمال حقیقی سیر کند.

برخی از اساسی ترین اقدامات حضرت در جهت ریشه کن کردن فساد اقتصادی به شرح ذیل       می باشد :

1- بازگرداندن ثروتهای بادآورده و نامشروع

به خدا سوگند، بیت المال تاراج شده را در هر کجا بیابم به صاحبان اصلی آن باز می گردانم، گرچه با آن ازدواج کرده یا کنیزانی خریده باشند، زیرا در عدالت گشایش برای عموم است و آنکس که عدالت بر او گران آید، تحمل ستم برای  او سخت تر است. (نهج البلاغه- خ 15)

2- جلوگیری از سوء استفاده اطرافیان مسئولین

ای مالک !‌همانا زمامداران را خواص و نزدیکانی است که خودخواه و چپاولگرند و در معاملات انصاف ندارند. ریشه ستمکاریشان را با بریدن اسباب آن بخشکان و به هیچکدام از ایشان زمین واگذار مکن و بگونه ای با ایشان رفتار کن که قراردادی به سودشان منعقد نگردد که به مردم زیان رساند. (نهج البلاغه- نامه 53)

3- مبارزه با احتکار و گرانفروشی

ای مالک! این را هم بدان که در میان بازرگانان ، کسانی هم هستند که تنگ نظر و بدمعامله و بخیلند و احتکار کننده اند که تنها با زورگویی به سود خود می اندیشند و کالا را به هر قیمتی که می خواهند می فروشند که این سودجویی و گرانفروشی برا ی همه افراد جامعه زیانبار و عیب بزرگی بر زمامدار است. پس از احتکار جلوگیری کن که رسول خدا (ص) از آن جلوگیری می کرد. باید خرید و فروش به سادگی و با موازین عدالت باشد، با نرخهایی که بر فروشنده و خریدار زیانی نرسد. کسی که پس از منع تو احتکار کند او را کیفر ده تا عبرت دیگران باشد اما در کیفر او اسراف مکن.

ج- توجه به محرومان در تعیین بودجه های اقتصادی :

الله ،‌الله فی الطبقه السفلی من الذین لا حیله لهم

خدای را، خدای را ،‌در خصوص طبقه پایین جامعه، آن کسانی که دردشان را هیچ چاره ای نیست.

 امیر مؤمنان علی (ع) جهت رفع مشکلات محرومان جامعه به مالک اشتر چنین توصیه می نمایند :

- از بیت المال سهمی برای ایشان قرار بده... هرگز مباد، که سرمستی ریاست، تو را از آنان بازدارد و گمان کنی به کارهای مهمتری اشتغال داری؟

- بویژه امور کسانی از این قشر را بیشتر پرس و جو ن که چندان کوچک و بی شمارند که به چشم نمی آیند و نمی توانند به تو دست یابند.

- برخی از افراد مورد اعتماد، خداترس و متواضعت را آزاد بگذار تا گزارش امور ایشان را نزد تو بیاورند و سپس در موردشان بگونه ای اقدام کن که در روز دیدار با خدایت عذرت پذیرفته باشد.

 3- مساوات :

امام در همان سخنرانی نخست خود- بر خلاف خلفای قبلی که تقسیم بیت المال را بر اساس سوابق اسلامی و ترکیب قبائلی قرار داده بودند- با اشاره به آنکه او تنها به کتاب خدا و سیره رسول خدا عمل خواهد کرد، به سیاست مالی خود اشاره کرده، فضل مهاجر و انصار را بر دیگران، برتری معنوی خواند که نزد خدا محفوظ بوده و پاداش آن به نزد خداست، اما در تقسیم بیت المال کسی بر دیگری برتری ندارد. امروز نیز یکی از مشکلات مهم اقتصادی ما ، رعایت اصل مهم عدالت و مساوات است . برخورداری از حقوق و مزایای یکسان برای افراد هم رتبه، برخورداری از شرایط یکسان جهت فعالیتهای اقتصادی و گرفتن امکا نات عمومی برای همه افراد جامعه و دهها مرود دیگر می تواند از مصادیق عدالت و مساوات اقتصادی باشد.

4- ریشه یابی علل تنگناهای اقتصادی :

کارشناسان اقتصادی معمولاً هنگام بررسی عوامل رکود اقتصادی فقط به مسائل مادی توجه دارند، اما در یک نظام الهی به مسائل معنوی و غیر مادی نیز جهت ایجاد رونق و شکوفایی اقتصاد توجه می شود.

(( آری هنگامی که بندگان خدا کارنامه ای زشت ارائه دهند خداوند به کاهش میوه ها و دریغ داشتن برکتها و فروبستن درهای خزائن خیرات، مبتلاشان می کند تا شاید که توبه کاری توبه کند. آری، چنین است که خداوند استغفار را سببی ساخته است برای روزی رسانی و گسترش رحمت.))

 

5- امنیت اقتصادی :

در برنامه ریزیهای اقتصادی، امنیت عامل مهمی است که بدون آن توسعه اقتصادی امکان پذیر نخواهد بود. مهمترین عامل در ایجاد امنیت اقتصادی، شیوه برخورد دولت با تجار، کسبه، تولید کنندگان و کارگران و برنامه ریزیهای دولتی در جهت امنیت شغلی آنان است.

((هرگز مبادا کسی را از مایحتاجش باز دارید و از رسیدن به خواسته اش بی بهره نمایید، هرگز مبادا به مال احدی از مردم- از مسلمانان نمازگزار تا اقلیتهای در گرو پیمان (متعهد به قوانین کشور)- دست بیازید، مگر آنکه اسب و جنگ افزاری بیابید که در تجاوز به مسلمانان به کار گرفته شده.))

 

6- اصلاح نظام مالیاتی :

امام در نامه 53 نهج البلاغه به نکات مهمی جهت اصلاح نظام مالیاتی اشاره می فرمایند:

الف- مالیات را بگونه ای تنظیم کن که به صلاح مالیات دهندگان باشد.

ب- تا نظام مالیاتی و امور مالیات دهندگان اصلاح نشود،‌امور دیگر اقشار جامعه اصلاح نخواهد شد، زیرا همه مردم نان خور مالیات و مالیات دهندگانند.

ج- باید هدف آبادانی کشور باشد نه جمع آوری مالیات، چرا که مالیات جز با آبادانی فراهم نمی گردد.

د- اگر مردم از سنگینی مالیات، خشکسالی و ... شکایت کردند، به ایشان تخفیف بده تا امورشان سامان گیرد.

هـ- هرگز تخفیف دادن در مالیات تو را نگران نسازد، زیرا این سبب آبادانی شهرها، گسترش عدالت میان مردم و تعریف و ستایش مردم ازتو می گردد... و اگر در آینده کاری پیش آید و بر عهده مرم بگذاری با شادمانی خواهند پذیرفت.

7- اهمیت به تجارت و صنعت

((ازمن نسبت به تجار و صاحبان صنعت قبول وصیت کن و خوبی به آنان را به زیردستان خویش توصیه کن، از اینها نباید غافل باشی چرا که تجار و صنعتگران از سبب منفعت و وسیله امن و آسایش مردمند.)) نهج البلاغه نامه 53

 

8- نظارت بر بازار و رسیدگی به امور آن

 

الف- اقدامات آموزشی :

 

(یا معشر التجار ! الفقه ثم المتجر)

ای جماعت بازرگانان ! ابتدا احکام و قوانین اسلامی تجارت را بیاموزید و سپس اقدام به تجارت نمایید.

آموزش تجارت بدون ربا، پرهیز از گرانفروشی، آموزش اخلاق تجاری (آسان گرفتن معاملات، پرهیز از قسم خوردن، دروغ گفتن و ...) ، رعایت عدل و انصاف و پرهیز از کم فروشی، برخی از اقدامات آموزشی حضرت به تجار و کسبه بازار بود.

 

ب- اقدامات عملی :

1- مشخص کردن گروهی از افراد معتمد جهت نظارت و بررسی مشکلات بازار

2- مجازات گران فروشان ، معتکران و کم فروشان با توجه به گزارش ناظران بازار

3- مجازات بسیار شدید ناظران بازار در صورت تخلف و دریافت رشوه

9- اهمیت به بخش کشاورزی :

امیر مؤمنان نه تنها خود به کار کشاورزی اشتغال داشت بلکه همواره به کارگزاران خویش رعایت حال کشاورزان را توصیه می فرمود و با توجه به شرایط آب و هوایی ، از مسؤلان مالیاتی        می خواست تا در شرایط بحرانی در میزان مالیات به ایشان تخفیف دهند.

10- نظام توانمند بیمه و بازنشستگی :

امیر مؤمنان هنگامی که پیرمرد مسیحی نابینایی را مشاهده نمودند که مشغول گدایی است، فرمودند :

این مرد را در جوانی به کار وادار کرده اید ، اکنون که پیر و ناتوان گشته است، از معاش محرومش ساخته اید؟ هزینه زندگی او را از بیت المال بپردازید.


 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دریا ( چهارشنبه 88/11/21 :: ساعت 11:44 صبح )
»» اسراف

امانت بودن مال

در فرهنگ اسلامی مالک حقیقی ثروت خداوند متعال است. لذا انسان باید به آن با دیده امانت نگاه کند و آن را به اندازه و در راه تحصیل کمال واقعی خود و با توجه به احکام و مقرراتی که در تعالیم الهی برای تصرف در اموال ذکر شده به کار برد. علی علیه السلام در اشاره به اصل امانت بودن دارایی افراد می فرمایند: «المالُ عاریةٌ؛ مال امانت است». بدیهی است که وقتی انسان به اموالی که در اختیارش قرار می گیرد به چشم امانت نگاه کند آن را در هر راه و به هر مقداری که دلش خواست به مصرف نمی رساند؛ بلکه از آن به اندازه لازم و در راه کسب فضایل و برطرف ساختن نیازهای طبیعی خویش بهره برداری می کند. علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «برترین مال ها آن مالی است که بهترین اثر را برایت در پی داشته باشد».

تعریف اسراف

اسراف عبارت است از درگذشتن از اندازه و رعایت نکردن اعتدال در کارها. هر هدفی با صرف زمان مشخص و مقدار خاصی از توان و امکانات تحقق پیدا می کند که تجاوز کردن از آن را اسراف می گویند. نیازهای اقتصادی حقیقی انسان نیز اندازه مشخصی دارد که از آن در روایات با تعبیر «حدّ کفاف» یاد می شود که تعدّی از آن اسراف است. علی علیه السلام در این باره تعابیر مختلفی دارند و از جمله می فرمایند: «هرچیز که از حدّ میانه روی بگذرد اسراف است» و در روایت دیگر می فرمایند: «بیشتر از حدّ کفاف مصرف کردن اسراف است».

معنی تبذیر

در لغت «تبذیر» را پراکنده کردن معنی می کنند و معتقدند اصل آن به پاشیدن بذر و دورانداختن آن بر می گردد و در اصطلاح به کار کسی که مال خود را ضایع می کند تبذیر گفته می شود که نوعی خاص از اسراف است. بر این اساس می توان گفت هر اسرافی که همراه با اتلاف مال باشد و هیچ گونه هدف و غرض عقلایی بر آن مترتب نشود به آن تبذیر گفته می شود. در کلامی که از علی علیه السلام نقل شده است اسراف و تبذیر هر دو به معنای بخشش بی جا به کار رفته است: «... الا و اِنَّ اعطاءَ المالِ فی غَیرِ حقِّهِ تبذیرٌ و اسرافٌ؛ بدانید مال را در غیر راه آن بذل و بخشش کردن اسراف و تبذیر است».

نکوهش اسراف

با توجه به آثار و نتایج سوئی که اسراف و تبذیر در نظام اجتماعی و حیات بشر دارد، در رهنمودهای قرآن و روایات اهل بیت علیه السلام از این کار منع شده و هشدار داده شده است که چه بسا عدم دقت در مصرف صحیح مال، موجب بروز مشکلات زیادی در زندگی می شود و چون این کار نوعی عدول از دستور الهی است در آخرت نیز انسان را گرفتار عذاب سخت الهی می سازد. علی علیه السلام می فرمایند: «اسراف را کنار بگذار و میانه روی پیشه کن. فقط امروز را نبین؛ بلکه فردایی را که در انتظار توست در نظر داشته باش».

نکوهش مُسرِف

گاهی بر اثر دور شدن از ملاک های ارزشمند الهی چنان تصور می شود که زیاد خرج کردن و بذل و بخششِ بیشتر نوعی ارزش است و موجب می شود که انسان در بین مردم جایگاه و محبوبیت بهتر و بیشتری پیدا کند. علی علیه السلام در ردّ چنین اندیشه ای می فرمایند: «از اسراف اجتناب کنید. نه کسی بذل و بخششِ اسراف کار را ستایش می کند و نه کسی فردا برای چنین انسانی که در نتیجه بخشش بی جا دچار نداری شده است دل می سوزاند».

پرهیز از اسراف

گاهی انسان در نتیجه غفلت چنان گمان می کند که همیشه در طول زندگی دست یابی به دارایی، با کم ترین تلاش برایش میسر می شود. لذا برای زمان نداری و از کارافتادگی و ناتوانی برنامه مناسبی پیش بینی نمی کند و تمام اموالی را که در اختیارش قرار می گیرد بدون حساب خرج می کند. چنین افرادی وقتی صحبت از آینده به میان می آید، با به کار بردن تعابیری چون «خدا بزرگ است» و «از کجا معلوم است که آینده ای هم باشد» کارهای غلط خود را توجیه می کنند. علی علیه السلام در هشدار به چنین افرادی می فرمایند: «اسراف را ترک کنید. میانه روی در پیش بگیرید و همین امروز به فکر فردا باشید و از ثروت هایتان مقداری را که برای هزینه امروز نیاز دارید نگه دارید و زیادیِ آن را برای روز مبادا بگذارید».

توصیه به عفت و آراستگی

گاهی در جامعه به افرادی بر می خوریم که به بهانه ترک اسراف و تبذیر خود را از استفاده معقول از اموال نیز محروم می سازند و با ظاهری ژولیده و پوشش نامناسب در جامعه ظاهر می شوند؛ غافل از آن که نه تنها این کار پرهیز از اسراف محسوب نمی شود، بلکه با اصل عزّت و عفاف در زندگی که مورد تأکید اسلام است منافات دارد. علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «با عفت و آراستگی خود را بیارایید و از اسراف و تبذیر خودداری کنید».

زیاده روی در خوبی ها

در فرهنگ اسلامی زیاده روی نه تنها در امور مربوط به اقتصاد و معیشت، بلکه در تمام کارها مذموم شمرده شده است. برای این اساس اولیای الهی همواره بر رعایت اعتدال و در نظر گرفتن حدّ وسط تأکید دارند. در عین حال چون کمالات آدمی بی انتهاست، یعنی انسان هرچقدر بیشتر تلاش کند به مراحل بالاتری از انسانیت دست می یابد، لذا برای انجام کارهای خیر حدّ خاصی معین نشده است. از این حقیقت به صورت های مختلف در سخنان اهل بیت علیه السلام یاد شده است. علی علیه السلام در اشاره به این امر می فرمایند: «تجاوز کردن از میانه روی در همه کارها ناپسند و مذموم است، مگر در کارهای نیک که در آنها هرچه بیشتر تلاش شود دست رسی به مراتب بالاتری از کمالات میسر می گردد».

سفارش به عدل و انصاف

در فرهنگ اسلامی رعایت عدالت، یعنی هر چیزی را به جای خود قرار دادن و هر کاری را در جای خود انجام دادن، بسیار مورد تأکید است؛ چرا که رعایت این دو امر زمینه تحقق نظم در تمام امور فردی و اجتماعی را فراهم می آورد. چون اسراف و تبذیر از مصداق های روشن عدول از این اصل محسوب می شوند، نکوهیده اند. علی علیه السلام می فرمایند: «برای شما ضرورت دارد که از اسراف و تبذیر بپرهیزید و همیشه عدل و انصاف را رعایت کنید».

نتایج اسراف

اسراف از مهم ترین عوامل پیدایش مشکلات اقتصادی و به هم خوردن تعادل اجتماعی و گسترش تبعیض و بی عدالتی است. مردم جامعه هر قدر از سرمایه های اقتصادی فراوانی برخوردار باشند، اگر در مصرف آنها میانه روی را رعایت نکنند، بدون تردید ـ ولو در آینده نسبتا طولانی ـ با تنگناهای اقتصادی و انواع مشکلات فرهنگی و اجتماعی که نظم عمومی جامعه را تهدید می کند، مواجه خواهند شد. علی علیه السلام در اشاره به نتایج منفی اسراف می فرمایند: «کسی که به طور شایسته میانه روی در مسائل اقتصادی را رعایت نکند اسراف و تبذیر زمینه نابودی او را فراهم خواهد ساخت».

میانه روی، لطف خدا

اگر انسان از طریق رعایت احکام الهی و اطاعت از دستور او رابطه خود را با خداوند متعال بهبود بخشد، بدون تردید از الطاف و عنایت خاص پروردگار عالم برخوردار می شود. بر خلاف تصور اغلب مردم علامت عنایت بیشتر خداوند به بنده آن نیست که حتما به او ثروت بیشتری بدهد؛ بلکه برخورداری از حسن تدبیر و رعایت میانه روی در کارها از مهم ترین نشانه های توجه خداوند به بنده است. امام علی بن ابی طالب علیه السلام در این باره می فرمایند: «وقتی خداوند اراده کند که به بنده ای از بندگانش خیری برساند به او فضیلت میانه روی در امور و توانایی تدبیر شایسته زندگی را الهام می کند و او را از سوء تدبیر و اسراف و زیاده روی دور می سازد».

توصیه به میانه روی

علی علیه السلام بارها از طریق بیان نتایج سوء اسراف و تبذیر و فواید میانه روی مردم را به پرهیز از اسراف و رعایت اعتدال تشویق فرموده اند. در مواردی هم از طریق اشاره به زندگی پیشوایان این هدف را تعقیب کرده اند. می دانیم که سرمشق کامل انسان ها در همه ابعاد زندگی، به تصریح قرآن کریم، رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم است. از آن جا که آن حضرت همیشه در تمام امور، به ویژه در امور مربوط به معیشت اصل میانه روی را مدّ نظر داشته اند، لذا بر همگان لازم است که این رفتار نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم را هم چون سایر اعمال آن حضرت سرمشق خود قرار دهند. علی علیه السلام آن جا که از اوصاف رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم سخن می گویند، می فرمایند: «سِیرَتُهُ القَصْدُ و سُنّتهُ الرُّشدُ؛ سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم میانه روی و سنتش تلاش برای راهنمایی مردم بود» و در جای دیگر در توصیف ویژگی های اهل بیت علیه السلام می فرماید: «طَرِیقَتُنا القَصدُ...؛ روش ما در تمام امور زندگی میانه روی است».

علامت برخورداری از عقل

هر یک از فضیلت های انسانی و کمالات اخلاقی آثاری دارند که انسان از طریق دقت در این نشانه ها و آثار می تواند وجود صفت های نیک اخلاقی را در افراد تشخیص دهد. بدون تردید از بین تمام نعمت های الهی نعمت خرد از ارزش و اهمیت فوق العاده ای برخوردار است؛ به گونه ای که می توان گفت پس از نعمت وجود، هیچ نعمتی به اندازه عقل برای انسان ارزشمند نیست؛ چرا که تمام کمالات انسانی تنها از طریق عقل به دست می آیند. در روایات اهل بیت علیه السلام برای وجود عقل نشانه هایی ذکر شده است که از طریق آنها می توان به وجود این موهبت بزرگ الهی در افراد پی برد. امام علی علیه السلام می فرمایند: «از جمله نشانه های برخورداری از نعمت عقل دوری از تبذیر و اسراف و داشتن حسن تدبیر است».

علامت انسان اسرافکار

در قرآن و روایات اهل بیت علیه السلام به شدت با اسراف مخالفت شده و از اسراف کاران تحت عنوان برادران شیاطین یاد شده است. نکته مهم آن است که به چه کسی اسراف کار گفته می شود؟ در روایات برای انسان مُسرف نشانه های زیادی ذکر شده است؛ از جمله علی علیه السلام می فرمایند: «انسان اسراف کار سه نشانه دارد: آنچه از آن او نیست می خورد و آنچه سزاوار او نیست و با شأن و موقعیت او هماهنگی ندارد می خَرَد و لباسی که در حدّ او نیست می پوشد».

دست ودل بازی

گاهی انسان در نتیجه عدم آشنایی با حقیقت مفاهیم اسلامی و نیز بر اثر دسیسه های نفس و شیطان، کارهای غلط خود را تحت عناوین مقبول و ارزشمند توجیه می کند؛ برای مثال عده ای بر اثر فریب نفس و برخورداری از امکانات مالی فراوان دست به اسراف و تبذیر می زنند و آن را نوعی دست ودل بازی و بخشندگی که صفت پسندیده ای است، وانمود می کنند. هم چنین برخی به علت مال دوستی از انفاق به مستمندان خودداری می کنند و این کار را ترک اسراف می نامند. علی علیه السلام در ضمن رهنمودی چارچوب روشنی به دست می دهند تا جلو هرگونه سوءاستفاده از احکام و ارزش های اسلامی گرفته شود. آن حضرت می فرمایند: «دست ودل باز باشید ولی بی حساب وکتاب اموال را خرج نکنید. میانه روی را پیشه خود سازید ولی تنگ نظری و خسیس بودن را از خود دور کنید».

منع از اسراف در بیت المال

در فرهنگ اسلامی نه تنها با اسراف در اموال شخصی به شدت مخالفت شده، بلکه ضرر زدن به بیت المال از طریق اسراف نیز نکوهش شده است. علی علیه السلام در دستوری که به کارگزاران حکومت اسلامی صادر کردند آنها را از اسراف در کوچک ترین اموال عمومی جامعه اسلامی منع فرمودند. آن حضرت در بخشی از نامه خود چنین نوشتند: «قلم های خود را تیز بتراشید و سطرهای نوشته را نزدیک به هم قرار بدهید و در نامه هایی که می نویسید هیچ چیزی اضافه بر مقصود اصلی ننویسید و بکوشید از این طریق از وقوع کوچک ترین نوع اسراف جلوگیری کنید؛ چون به اموال عمومی جامعه اسلامی نباید کم ترین زیانی وارد شود».

میانه روی، شرط لازم اصلاح نفس

از دیدگاه فرهنگ اسلامی انسان در زندگی هیچ مسئولیتی بالاتر از اصلاح و تهذیب نفس ندارد؛ چون تنها در نتیجه اصلاح نفس است که انسان می تواند به مراتب والای کمال انسانی دست رسی پیدا کند. البته اصلاح نفس دارای مقدمات و شروط ویژه ای است که در آیات قرآن و روایات ائمه اطهار علیه السلام به آنها اشاره شده است. علی علیه السلام می فرمایند: «اگر خواستار تهذیب نفس هستید میانه روی پیش گیرید و به قناعت و کم خواهی عادت کنید».

راه خوب زندگی کردن

آرزوی تک تک افراد آن است که در زندگی شیوه ای در پیش گیرند که از هر جهت در آسایش باشند و از زندگی مناسب برخوردار شوند. واضح است برخورداری از زندگی خوب شرایط و مقدماتی دارد که از طریق رعایت آنها می توان به این هدف مهم دست رسی پیدا کرد. علی علیه السلام میانه روی را از بسترهای مهم دستیابی به زندگی مناسب معرفی می کنند و می فرمایند: «در زندگی میانه روی پیش بگیرید؛ چرا که این کار بهترین کمک برای خوب زندگی کردن است».

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دریا ( چهارشنبه 88/11/21 :: ساعت 11:43 صبح )
»» پیرو ولایت

عضو حزب‌الله لبنان:

«عماد مغنیه» پیرو راستین ولایت فقیه بود

خبرگزاری فارس: عضو حزب‌الله لبنان گفت: «عماد مغنیه» یکی از پیروان راستین ولایت فقیه بود و وقتی مسئله ولایت فقیه مطرح می‌شد همه چیز را کنار می‌گذاشت و پیرو واقعی آن بود.

به گزارش خبرگزاری فارس از قم، سید ابراهیم مرتضی عصر امروز در همایش« فرزند خمینی» ویژه بزرگداشت شهادت «عماد مغنیه» که از سوی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در سالن اجتماعات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد، در سخنانی گفت: در جنگ 33 روزه حزب الله لبنان با اسرائیل برنامه‌های و تاکتیک‌های بسیاری برای ضربه زدن به نیروهای دشمن مورد استفاده قرار گرفت که «عماد مغنیه» نقش بسیار مهمی در این برنامه‌ها داشت.
وی با اشاره به برخی از ویژگی‌های شخصیتی «عماد مغنیه» تصریح کرد: در حالی که در دنیا فرماندهان نظامی طراحی نقشه‌ها را به عهده داشته و از حضور در صحنه نبرد خودداری می‌کنند، «عماد مغنیه» همواره در هنگام طراحی نقشه نظامی نقشی را نیز برای خود در نظر می‌گرفت و خود از نیروهای عملیات کننده بود.
عضو حزب‌الله لبنان گفت:‌ «عماد مغنیه» یک فرمانده نظامی ماهر و خوش فکر بود ولی وقتی مسئله ولایت فقیه مطرح می‌شد همه چیز را کنار می‌گذاشت و پیرو واقعی ولایت فقیه بود.
وی تصریح کرد: در حالی‌که بسیاری از نیروهای نظامی همواره تحت فرماندهی وی بودند ولی «عماد مغنیه» برای انجام عملیات‌های نظامی ابتدا اقدام به کسب اجازه شرعی می‌کرد.
سیدابراهیم مرتضی ادامه داد: «عماد مغنیه» ولایت امام راحل را نیز به درستی درک کرده بود و همواره پیرو راستین ایشان بود.
وی ادامه افزود: به تعبیر رهبر معظم، «عماد مغنیه» فرزند امام خمینی (ره)بود.
عضو حزب‌الله لبنان با اشاره به تلاش اسرائیل برای شناسایی «عماد مغنیه» اظهار داشت: آنها برای اینکه کسی از این فرمانده ارشد نظامی خبری بیاورد 25 میلیون دلار جایزه تعیین کرده بودند.
وی تاکید کرد: دشمنان نباید فکر کنند که با شهادت «عماد مغنیه» ما ضعیف شده‌ایم چرا که فقط جسم او از میان ما رفته است و روح او همواره با ما همراه است.
مرتضی تاکید کرد: با شهادت «عماد مغنیه» هر نیروی حزب‌الله به یک «عماد مغنیه» تبدیل شده است.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دریا ( چهارشنبه 88/11/7 :: ساعت 3:49 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

اصلاحات اقتصادی در نهج البلاغه
اسراف
پیرو ولایت

>> بازدید امروز: 1
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 5950
» درباره من

نگار
دریا
در گذرگاه زمان خیمه شب بازی دهر با همه تلخی و شیرینی خود میگذرد عشق ها میمیرند رنگها رنگ دگر میگیرند و فقط خاطره هاست که جه شیرین و جه تلخ دست ناخورده به جا میماند!!

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان







» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب